z

انسانی به تکامل میرسد که به یقین خدا  پی میبرد !

او را ملاقات میکند و قلبش را در اختیار خدا قرار میدهد

وجود معبودش را سایه به سایه احساس میکند و او را رحمن و رحیم می داند

محبت و عشق را از او طالب است و در طوفانهای سخت زندگی پناهش به اوست و از او طلب یاری و مغفرت میجوید

به یقین در برابرش کرنش میکند واز برکاتش سپاسگزار است

او را خدای عشق و محبت صدا میزند !

او را جل الجلاله (جل الخالق) مینامد !

او را نور ایمان در دل و روح می پندارد ، طلب  مغفرت و آمرزش میطلبد و او را ناجی جهانی میداند

یکتا پرستی را از آن او میداند همان خدائیکه در هفت شبانه روز جهان را پدید آورد پس پادشاهی جهان از آن اوست

آنچنان قدرت در ید دارد که بر زمین فرود می آید تا ستمدیدگان را رهائی بخشد آنچنان عشق به بنده هایش دارد

که در برابر خشم آنان باز هم گذشت میکند خدایا تو رحمان و رحیمی خدایا تو نور هدایتی  خدایا تو خالق منی !

که از زمین به عرش میکشانی مرا تا اینکه در یابم ترا !

پس دستم را بگیر هر چند که میدانم خیلی وقته که دستم را گرفتی اما رهایم نکن !

 




تاریخ : سه شنبه 93/2/16 | 8:35 عصر | نویسنده : زهره صفی آریان | نظر


  • paper | بازی آنلاین | buy backlink
  • فال تاروت پنج کارتی | رپرتاژاگهی