کوله بارم آماده است
توشه هایم چیده ، همراهم
همراهم ، پر از حس شکوه
توشه ام پر از زیبایی ، لطف ، مهربانی ،
پرواز رسیدن به دوست
توشه ام پر از لبخند است
کوله باری پر است از بودن
که به دور انداختم
و در این راه دراز و پر پیچ
به خودم می خندم ، به خودم می خندم
که چرا ، که چرا باور تلخ دوران ،که به دوشم داشتم ؟
این من کوچک تو که پر از احساس است ،
به تو می اندیشد به تو
چشم در یک لحظه نگاه دوست ، می دود حیران و سخت
نگاهم کن ، نگاهم کن ، بنگر
احساسم ، بگو . . . :
وقت تنگ است ! مقصد نزدیک است !
این قطار در راه است مدام
دور خود ، دور گیتی ، ایام ، در چرخ است
خداوندا : نگاهم کن ،مرا بنگر ، نوبتم هست؟
اول و ممتازم
مقصد کجاست ؟ معلوم است ؟
من منتظر و چشم براه ، به تو می اندیشم
لحظه ای ، ثانیه ای ، آنی
دور نیستم از تو ، نزدیکم
نزدیکم نزدیک .....
تاریخ : سه شنبه 92/6/26 | 10:50 صبح | نویسنده : زهره صفی آریان | نظر
.: Weblog Themes By Pichak :.