حرمت و نجابت ذهنی ، اساس زندگی است ..
آفتاب و مهتاب ندیدن ، نیست ملاک زندگی ..
همه به کمال رسیدن بجز انسان ..
از گیاهان تا حیوان ..
آنکه مانده در راه ، انسان است ، انسان .....
با ادعایی به اندازه صد شیطان ..
چرایی آنرا نمی دانم ..اما ..
میتوان ادم بود تکامل یافته شد ...
امان از دست انسان ...امان ...
نمی دانم چرا آدم بودن اینقدرسخت شده ،
و سختی آن بیشتر برای کسانی است که با یک من عسل هم نمیتوان خوردش ... واقعا چرا ؟
به چه فکر میکنیم ..دست برداریم از غروری به نادرستی در وجودمان رخنه کرده است ،
باور کنید این غرور و خودخواهی وارداتی است با تعرفه صفر ،
باد انداختن به زیر افکار راه به جایی نخواهد برد ..
همدیگر را رنجاندن و با غرور از نگاه کردن آن لذت بردن ،
حق وحقوق دیگران را رعایت نکردن ؛ نمی دانم واقعا چرا ..
نمیخواهم قضاوت کنم و واقعا برای اولین بار نمی دانم چرا ...
.: Weblog Themes By Pichak :.