کاغذ و قلم بهانه است
توئ که هم می سرایی
هم سروده می شوی!
تو خودت واژه می شوی
شعر می شوی
و جریان می گیری در شریان های کاغذ!
من نه آنم که توان سرودن این "تو"ی عظیمم باشد!
تویی که...
هم شعر هستی
هم جهان هستی
هم کلمه...!
..............
بهار،بهانه است...
بهانه ای تا بودنت را با سبزینگی ابراز کنی
و جریان زنده گی را در مرکز ثقل لحظه به اثبات برسانی
و این ردای سبز و نسیم و پروانه های رقصان،نشانه اند
نشانه های ساده ی بودنت!
............
حتی روز و ماه و سال
و حتی تر؛دقایق،بهانه اند!
بهانه ای که تمام جهان ایمان بیاورند به جاودانگی ات!
به اکسیر اعظمی که در دستان توست
به لاقید بودنت به زمان و مکان
و جریان ابدی ات در زند گی!
تاریخ : یکشنبه 92/4/9 | 12:44 صبح | نویسنده : زهره صفی آریان | نظر
.: Weblog Themes By Pichak :.