گفت که دیوانه نیی لایق این خانه نیی
رفتم و دیوانه شدم سلسله بندنده شدم
گفت که سر مست نیی رو که از این دست نیی
رفتم و سر مست شدم و ز طرب آگنده شدم
گفت که تو کشته نیی درطرب آغشته نیی
پیش رخ زنده کنش کشته و افکنده شدم
گفت که تو شمع شدی قبلهء این جمع شدی
جمع نیم شمع نیم دود پراکنده شدم
گفت که شیخی و سری پیشرو راهبری
شیخ نیم شمع نیم امر تو را بنده شدم
گفت که با بال وپری من پرو بالت ندهم
در هوس بال و پرش بی پر و پر کنده شدم
تاریخ : جمعه 91/10/8 | 1:2 عصر | نویسنده : زهره صفی آریان | نظر
.: Weblog Themes By Pichak :.