سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 گررفت و نیامد به بــرت یار  ، ولش کن
یا انکه نشد بهرتـوغـمخـوار  ، ولش کن
آندوست ورفیقی که کـرد تـرک رفاقـت
یا آنکـه ترا کــرده گـرفـتـار  ، ولش کن
گرعـاشق یاری شدی وعـبـد و عبیدش
نامد به بـرت آن بت عـیـار  ، ولش کن
گـیـرم که شدی عاشق دلخستهء یـاری
گریـار نشد یـار فــدا کــــار   ، ولش کن
این عمرکه امروزگذشت وندانیم که فردا
بـر مـا چکند گردش پرگار  ، ولش کن
خوش کن دل خود را بهرچیـزکه دا ری
گر نیست ترا ثـروت بسیار  ،  ولش کن
عمـررا مکن خرج غم وغُصـه وشیون
هـر آن که ترا میدهد آزار   ،  ولش کن
باز آ به کنـار حکــیـم وبخـوان شـعـروتــــرا نــه
هرکس که نگفـت با توسخن از سرپندار ، ولش کن




تاریخ : جمعه 91/10/8 | 12:53 عصر | نویسنده : زهره صفی آریان | نظر


  • paper | بازی آنلاین | buy backlink
  • فال تاروت پنج کارتی | رپرتاژاگهی