باز هم قصه بگو
تا به آرامش دل
سر به دامان تو بگذارم و در خواب روم
گل به گل، سنگ به سنگ این دشت
یادگاران تو اند
رفته ای اینک و هر سبزه و سنگ
... در تمام در و دشت
سوگواران تو اند
در دلم آرزوی آمدنت می میرد
رفته ای اینک، اما ایا
باز برمی گردی؟
چه تمنای محالی دارم
خنده ام می گیرد((اسکندری))
تاریخ : یکشنبه 91/9/26 | 12:49 عصر | نویسنده : زهره صفی آریان | نظر
.: Weblog Themes By Pichak :.