پارسي يار
شبکه اجتماعي پارسي زبانان [نسخه آزمايشي]
شبکه اجتماعي پارسي زبانان [نسخه آزمايشي]
RSS
زهره صفي آريان-19
*****☆
پيام هاي برگزيده مجله پارسي نامه اتاق پيشنهادات پارسي نامه همه‌ي پيامهاي پارسي يار
زهره صفي آريان-19
*****☆پيام هاي برگزيده مجله پارسي نامه اتاق پيشنهادات پارسي نامه همه‌ي پيامهاي پارسي يار
برگزيدگان مجله در اسفند 1403
1 - عارفانه هاي يک دوست
1 - جوادتبريزي
2 - .: ام فاطمه :.
2 - * راوندي *
سي رتبه برگزيده بر اساس تعداد کل پيام در مجله
1 - آواي روستا
2 - « لنگرودي »
3 - *ابرار*
4 - ذره بين زنده
5 - * گل نرگس *
6 - تبسم بهار ♥
7 - قافيه باران
8 - خادمة الشهدا
9 - علي در کلبه درويشي
10 - محمد_عابديني
11 - ياسيدالکريم
12 - هما بانو
12 - * کميل *
13 - .:راشد خدايي:.
14 - *بنت فاطمه*اظهر
15 - گلهو قطعه اي ازبهشت
16 - انديشه نگار
17 - *زهرا.م
18 - مجنون الحسين ع
19 - *ميثم*
20 - ||عليرضا خان||
21 - شبستان نور
22 - * هاتف *
23 - در انتظار آفتاب
24 - «امير معظم»
25 - *قاصدك*
26 - ♥ ح. بالايي
27 - ساعت يك و نيم
27 - محمد جواد س
28 - شهريار کوچه ها
28 - مهسا خانوم
29 - ميراب عطش
30 - قلمدون
30 - *سحربانو*
+[وبلاگ]
زندگي همچون جاده اي در گذر است ،
چيست که در نرود و کيست که دوست نداشت باشد از جاده در برورد و اين شد که جاده جاي خوبي براي در رفتن نشد چون امروز همه به جاي جاده از کوه و پس کوه در حال گذر گشتند جاده ديگر جاي خوب و اشنايي براي گذر بي خطر از پس تعقيب گذر فراري و آواره و راه گمکرده نيست جايي که اينها نباشد گذرگاه مرگ است تا جستن زندگي دوباره و درستي که بيراه امانگاه حقيقي دررفگان بود - كيوان گيتي نژاد و
+[وبلاگ]
دوست قديمي
دوستي هاي امروزي زود کهنه و برچيده مي شوند آنجا که تپش قلب را سينه بيان نکرد بلکه از رگ دست شنيده شد آن روز رفيققديمي از خانه برون شد تا آنجا که ضربان رفتنش از سياه رک دست چپ شنيده شد يعني پيش از کهنگي از در برون جست و پيش از کهنگي متربي از پي بي وفايي شد و تپشش از دست چپ با اولين تپش فراري شدن - كيوان گيتي نژاد و
+[وبلاگ]
در دياري كه ....
زيباست ولي تصوير هماهنگ نيست با متن... - عليرضااحساني نيا
تشکر جناب احساني نيا همينطور است براي همين تصور را از اين مطلب حذف کردم ممنونم از نظر شما - زهره صفي آريان-19
+[وبلاگ]
زندگي هنگامه ....
چه زندگي زيبايي واقعا عاشقانه ترسيمش کردي منم دوست دارم بعد از اينهمه امتحان روزي رسد که بتوانم و اجازه يابم در بر آقام سيد علي هستيم به فدايش در گلستاني که هرجايي که او قدم بگذارد براي يک حيدري به مصابح باغ است پر از شکوفه و گل اي خدا کي انتحانم تموم مي شه من در انتظار ديدار آقام جزغاله شدم به خدا خدايا توجه اي يا امام رضا حاجتم روا بدار - كيوان گيتي نژاد و
◄