میخواهم مدیونم نباشی
میخوام از دینم رها شوی
مدیون دو جهانم تو نباشی
ما همگی مدیون هستیم
مدیون یکدیگر
مدیون طبیعت
و دیگر موجودات زنده
ما از همیشه مدیون خورشید بوده ایم
یک لحظه روی گردان آن مرگ ماست
خلق ما خواست خدا بوده و هست
ما مدیون دیگر مخلوقات که سفارش او بوده است
مدیون آن امانتی هستی که باید پس دهی
مدیون معنای حس تعلق و وابستگی
مدیون بودن نه شرم دارد نه رنج
بلکه عاملی برای تعجب است !
زنده بودن ؛ زنده رفتن ؛ زنده ماندن یک به یک حیرت انگیز و عجیب !
میل باطنیم رها کردن دینم از توست در همین سرای جهانی !
تا نمانی مدیون من با گذشتهایئ که شد سپری
(ای که داری به زبان رنج و روان دگران
در امان نیستی از زخم زبان دگران)
تاریخ : شنبه 92/10/14 | 12:43 صبح | نویسنده : زهره صفی آریان | نظر
.: Weblog Themes By Pichak :.