سفارش تبلیغ
صبا ویژن

 

z
حرفهای ما هنوز ناتمام ...
 
تا نگاه میکنی : وقت رفتن است
 
باز هم همان حکایت همیشگی !
 
پیش از آن که با خبر شوی !
 
لحظه عزیمت تو ناگزیز میشود
آی ...
ای دریغ و حسرت همیشگی ! 
 
ناگهان چقدرزود دیر میشود !
 
سطرهای سپید واژه ؛ واژه
 
سطر ؛ سطر  صفحه ؛ صفحه  فصل ؛ فصل
 
گیسوان من سفید می شوند
 
همچنان که سطر سطر
 
صفحه های دفترم سیاه می شوند
  
خواستی که به تمام حوصله
 
تارهای روشن و سفید را
 
رشته رشته بشمری

گفتمت که دست های

مهربانی ات در ابتدای راه خسته می شوند
 
گفتمت که راه دیگری انتخاب کن
 
دفتر مرا ورق بزن! نقطه ؛ نقطه
 
حرف ؛ حرف  واژه  ؛ واژه  سطر ؛ سطر
 
شعرهای دفتر مرا  مو به مو حساب کنید



تاریخ : چهارشنبه 92/8/29 | 12:31 عصر | نویسنده : زهره صفی آریان | نظر


  • paper | بازی آنلاین | buy backlink
  • فال تاروت پنج کارتی | رپرتاژاگهی